کاش یار گمنام تو باشم



حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها در نگاه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله

پیامبر او را صدیقه معرفی کردند و فرمودند؛ «صدیقة امتی»، تعبیری که فقط راجع به مریم و حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها وجود دارد.  

این شخصیت آنقدر عظمت دارد که پیامبر هر سال برای او سالگرد می‌گیرد و حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها تنها شخصیتی است که پیامبر برای او اقامه سالگرد می‌کردند. از دهم بعثت که حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها رحلت کردند تا ده هجری که خود پیامبر وفات کردند، پیامبر بمدت ۱۳ سال سالگرد گرفتند و احسان می‌کردند و گوشت قربانی را بین دوستان خدیجه تقسیم می‌کردند.  

پیامبری که گفتارش عین وحی (ما ینطق عن الهوی) و رفتارش عین وحی است (ما اتاکم الرسول.)، این رفتار او با حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها فارغ از وفاداری و ابراز محبت پیامبر به ایشان، همه نشانگر اینست که خدای متعال نیز به این نوع تجلیل رضایت داشته است.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله او را خیرالنسا معرفی کردند.

پیامبر برای وفات او یکسال بیرون نیامد لذا آن سال، بخاطر وفات حضرت ابوطالب علیه‌السلام و حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها، سال حزن و اندوه نامیده شد و بقدری پیامبر در فراق حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها اندوهناک بودند که آیه نازل شد مبنی بر اینکه بعد از رحلت این دو مدافع، دیگر در مکه نماند و به سمت مدینه حرکت کند.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله یازده سال بعد از رحلت حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها، وقتی در جریان فتح مکه وارد مکه شد، وارد هیچ منزلی نشد و مستقیماً به کنار قبر همسر گرامیشان رفتند و چادر زدند و سه شبانه روز در آنجا بیتوته کردند و این درحالی بود که هم خودشان خانه داشتند و هم حضرت امیرالمومنین علیه‌السلام خانه داشتند.

به هر بهانه ای که یاد او می‌افتاد می‌گریست، حتی در خواستگاری حضرت امیرالمومنین از حضرت زهرا سلام‌الله‌علیهما ، وقتی که ام سلمه از حضرت خدیجه یاد کرد، پیامبر گریست و فرمود: "و أینَ مِثلُ خدیجه صَدَّقَتنِی حینَ یُکَذِّبُنی الناسُ أیَّدَتنِی و أعانَتنِی بِمالها"
 
جایگاه حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها در نزد اهل‌بیت علیهم‌السلام

پیامبر به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمود: دخترم خدا در وجود مادرت نسل امامت را قرار داد.

خدیجه حق تربیت به گردن امیر دارد چون ایشان از ۵ سالگی در دامن پیامبر و در این خانه بزرگ شده است.
امیرالمومنین در زمان رحلت حضرت خدیجه ((در زمانی که هنوز داماد این خانواده نشده بودند، چون حضرت خدیجه در سال ده بعثت از دنیا رفتند و امیرالمومنین در سال دوم هجری با حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ازدواج کردند، یعنی ۵ سال بعد از وفات خدیجه داماد این خانواده شدند)) مرثیه خوانی کرده و او را سیدة النسوان معرفی کردند.

سیدالشهدا در هنگام معرفی خود در کربلا فرمود: «انا ابن خدیجه الکبری».

در دعای ندبه امام زمان علیه‌السلام را اینگونه معرفی می‌کنیم: «یا ابن خدیجة الغرّاء».
 
انفاق حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها

۸۰ هزار شتر، مال التجاره او را حمل می‌کرد و ۴۰۰ غلام و دفتردار کارهای مربوط به اموال او را به عهده داشتند که همه را برای اسلام هبه کرد و هنگام رحلت حتی کفن هم نداشت. لذا بعد از اراده الهی، اولین چیزی که اسلام را نگه داشت، ثروت خدیجه بود و بعدش شمشیر امیرالمومنین علی علیه‌السلام بود.
 
وصیت حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها
هنگام رحلت به رسول اکرم عرضه داشت که مرا حلال کن. رسول اکرم گریست و بعد عرضه داشت: اوصیک بهذه (دختر ۵ ساله‌اش) مبادا کسی به او سیلی بزند و بدون اجازه وارد خانه اش بشود و حرمتش را زیر پا گذارد (پیشگویی خدیجه از ماجرای هجوم).

برای مطالعه بخش اول کلیک کنید.


خانواده حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها
 
مادر حضرت خدیجه در عصر جاهلیت زندگی کرده ولی با اینکه آلودگی به گناهان، جز سلوک آن عصر بوده، آلوده به گناهان آن عصر نشد و بر دین حنیف ابراهیم بود.
پدرش خُوَیلِد، در زمان حمله پادشاه یمن به سرزمین مکه ( که قصد داشتندحجرالاسود را جدا کنند و به معبدهای یمن ببرند) به مقابله برخاست و با شجاعت کم نظیری، تهاجم پادشاه یمن و ربودن حجرالاسود را ناکام گذاشت.
عمویش ورقة بن نوفل از بزرگان و علما دینی بوده و در عصر جاهلی، مردم را نسبت به پرستش بتها هشدار میداد و با اشاره به اینکه این بتها نه شعور دارند و نه نفعی داشته و نه ضرری، آنها را از عبادت و سجده بر بتهایی که با دست خود خلق کرده بودند برحذر میداشت و میگفت باید به دین حضرت ابراهیم علیه‌السلام مومن شوید.
لذا حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها از خانواده ایی شجاع، موحد، عالِم و فداکار متولد شد.
 
ایمان‌ و پاکدامنی حضرت‌خدیجه سلام‌الله‌علیها

اولین شخصیت در بین ن و مردان که به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله ایمان آورد.
اولین بانویی که هفت سال قبل از تشریع حکم نماز با پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، نماز را اقامه کرد.
طبق نقل مصادر فریقین، ایشان در عصر جاهلی معروف بودند به طاهرة القریش.  

حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها در کتب آسمانی

نام او و ویژگیهای او در کتب آسمانی انبیای سلف آمده و حتی قبل ظهور اسلام، برخی عالمان مسیحی و یهودی، از بزرگی و عظمت ایشان آگاهی داشتند. ۱۵ سال قبل بعثت و قبل از ظهور اسلام و حتی قبل از ازدواج خدیجه با پیامبر، راهبی نصرانی، در سفر تجاری به غلام خدیجه که میسره نام داشت گفت: اِقرء بِمَولاتک عَنّی السّلام و بگو که ما در کتب خود خوانده ایم که تو بزودی صاحب جلالت و عظمتی خواهد شد که نسل پیامبر از وجود تو نشات خواهد گرفت. به او بگو به منزلتی خواهی رسید که عوام و خواص نام تو را بر زبان جاری کنند و به افضل النساء در بین همه ن عالم ملقب خواهی شد.
در هنگام ازدواج با پیامبر، صفیه دختر عبدالمطلب و عمه پیامبر به ایشان عرض کرد: ای خدیجه خصوصیات تو در کتب آسمانی آمده و پدرم عبدالمطلب به آن اشاره کرده است لذا ما تو را از قبل از این نیز می‌شناختیم.
 
جایگاه حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها در نزد خداوند متعال
 
پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به ایشان فرمود: "اِنَّ الله لَیُباهی بکِ کِرامَ مَلائکته فِی کُلِّ یومٍ و لَیلَة"؛
همانا خداوند متعال هر روز و هر شب به وجود تو به ملائکه خویش مباهات میکند.
هر بار که جبرییل به پیامبر نازل می‌شد سلام خدا و سلام خودش را توسط رسول به خدیجه می‌رساند و خدیجه هم جواب می داد که: "ان الله هو السلام و منه السلام و الیه یعود السلام".
در اولین شب معراج رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در سال دوم بعثت در ربیع الاول هنگام باز گشت از معراج به جبرییل  فرمود آیا خواسته‌ایی نداری؟ جبرییل فرمود: آری، "حَاجتی اَن تَقرَءَ علی خدیجه سلاماً مِنّی و مِن الله"

در وضع حمل او، زن‌های قریش بخاطر ناراحتی از ازدواج او با شخصی که به خیال آنها فقیر بود، به کمک او نیامدند ولی پروردگار عالم، چهار بانوی بهشتی را مامور رسیدگی به حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها می‌نماید که اسامی آنها عبارتست از:  
مریم بنت عمران، آسیه همسر مومنه فرعون، هاجر همسر ابراهیم، ام کلثوم خواهر حضرت موسی علیهم‌السلام؛ فقط اوست که خدا برایش کفنی از بهشت فرستاده که حتی برای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها هم این اتفاق نیفتاده چون کفن حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، توسط خود رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله کنار گذاشته شده بود.
 
حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها قرآن

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله تفسیر آیه "ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قرة اعین و اجعلنا للمتقین اماما" را از جبرییل پرسید که جبریل جواب داد: مراد از ازواج، خدیجه است و مراد از ذریات، زهراست و مراد از قرة اعین، حسنین هستند و مراد از «اماما» امیرالمومنین است.

(و وجدک عائلا فاغنی): ابن عباس ذیل این آیه شریفه گفت که خدا پیامبر را با ثروت خدیجه بی‌نیاز کرد و از فقر نجات داد.
در سال هفتم هجری که خیبر فتح شد و سپس فدک به دست خودِ پیامبر و امیرالمومنین فتح شد آیه «آتِ ذی القربی حقَه» نازل شد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله پروردگار عالم سوال کرد که منظور از ذی القربی کیست؟ جواب آمد که مراد، حضرت زهراست و لذا فدک را به فاطمه بده. سپس در توضیح علت این هبه به پیامبر فرمود: چون ما به خدیجه بدهکاریم لذا عوض بدهی ما به خدیجه، فدک را به دخترش بده.
خدای متعال در عوض احسان خالصانه او و پاسداشت خدمات او به اسلام، به او کوثر عطا میکند.

طبق آیه "النبی اولی بالمومنین من انفسهم و ازواجُه اُمهاتُهُم"؛
حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها مادری به گردن همه ما دارد چون ام المومنین است لذا با وفات او هم حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بی‌مادر می‌شود و هم ما مومنین بی‌مادر می‌شویم و لذا جا دارد که در عزای او رخت ماتم به تن کنیم.

امام صادق علیه‌السلام هر جا واژه «المومنات» آمده منظور حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها است.

برای مطالعه بخش دوم کلیک کنید.


اوایل سال 72 بود و گرمای فکه. در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی، بین کانال اول و دوم، مشغول کار بودیم. چند روزی می شد که شهیدی پیدا نکرده بودیم. هر روز صبح زیارت عاشورا می خواندیم و کار را شروع می کردیم. گره و مشکل کار را در خود می جستیم. مطمئن بودیم در توسل هایمان مشکلی وجود دارد. آن روز صبح، کسی که زیارت عاشورا می خواند، توسلی پیدا کرد به امام رضا علیه السلام، شروع کرد به ذکر مصائب امام هشتم و کرامات او. می خواند و همه زار زار گریه می کردیم. در میان مداحی از امام رضا علیه السلام طلب کرد که دست ما را خالی بر نگرداند، ما که در این دنیا همه خواسته و خواهشمان فقط بازگرداندن این شهدا به آغوش خانواده هایشان است.

هنگام غروب بود و نزدیک تعطیل کردن کار و برگشتن به مقر. دیگر داشتیم نا امید می شدیم. خورشید می رفت تا پشت تپه ماهورهای رو به رو پنهان شود. آخرین بیل ها که در زمین فرو رفت، تکه ای لباس توجهمان را جلب کرد. همه سراسیمه خود را به آنجا رساندند. با احترام و قداست، شهید را از خاک در آوردیم. روزی ای بود که نصیبمان شده بود. شهیدی آرام خفته به خاک. یکی از جیب های پیراهن نظامی اش را که باز کردیم تا کارت شناسایی و مدارکش را خارج کنیم، در کمال حیرت و ناباوری، یک آینه کوچک دیدیم که در پشت آن تمثال امام رضا علیه السلام نقش بسته بود. از آن آینه هایی که در مشهد، اطراف حرم مطهر می فروشند. گریه مان درآمد. همه اشک می ریختند. جالب تر و سوک تر از همه زمانی بود که از روی کارت شناسایی اش فهمیدیم که اسمش «سید رضا» است. شو ر و حال عجیبی بر بچه ها حاکم فرما شد. شهید را که به شهرستان ورامین بردند، بچه ها رفتند نزد مادرش تا سرّ این مسأله را دریابند. مادر بدون این که اطلاعی از این امر داشته باشد، گفت: «پسر من علاقه و ارادت خاصی به حضرت امام رضا علیه السلام داشت.».

 

برگرفته از ویژه نامه هفته دفاع مقدس مورخ 31/06/1389


برای دانلود از برنامه دانلود منیجر استفاده کنید.

 

این دل تنگم 

 

پناه حرم

 


 عنه (صلى الله علیه وآله) :

مَن أحزَنَ مُؤمناً ثُمَّ أعطاهُ الدُّنیا لَم یَکُن ذلِکَ کَفّارَتَهُ وَ لَم یُؤجَر عَلَیه - میزان الحکمة حرف الف ، باب الایذاء -

پیامبر (صلى الله علیه وآله) :

هر کس مؤمنی را اندوهگین سازد، سپس تمام دنیا را به او ببخشد، این کار جبران اشتباه او نکند!! و بر آن پاداش داده نخواهد شد!


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

شهدای نیاک پیچ خشکه پیچ آلنی پیچ جوشی پیچ درای وال پیچ پانلی دبیرستان راهیان علم فاطمه زهرا دلبری مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق) چهل سالگی انقلاب تولیدی پوشاک علی آویـــــــنا رنگ نیلو وبلاگ رسمی محمد طرفی جابری